The magic ends here
کار جادو اینجا تمومه
داستان هیرو :
من از کوهستانهای Turstarkuri میآیم، جایی که کاهنان در صومعهای دور از جهان زندگی میکردند. آن بالا، ما جنگی نمیدیدیم، فقط صدای باد (آموزش هیرو Anti Mage) در میان صخرهها و آرامش ذهن در سکوت مراقبه بود. آنها به هیچ خدایی ایمان نداشتند، از هیچ جادویی پیروی نمیکردند. تنها چیزی که در آنجا معنا داشت، اندیشه و درون بود.

آموزش هیرو Anti Mage
من هنوز جوان بودم، فقط یک شاگرد. برای خدمت به کاهنان آمده بودم، چای میآوردم، علفهای دارویی جمع میکردم، و آرزو داشتم روزی بین آنها پذیرفته شوم. اما روزی همهچیز تغییر کرد…
لشکر خدای مرگ آمد. سپاهیانشان با جادوی سیاه زنده بودند، و هر جا قدم میگذاشتند، زندگی خاموش میشد. مأموریتشان ساده بود: پاک کردن هر باوری جز پرستش ارباب مردهشان. آنها روح و بدن هزاران سرباز را از خاک بیرون کشیدند و به جان صومعه انداختند.
ما دو هفته مقاومت کردیم… فقط دو هفته. من دیدم که چگونه کاهنانی که سالها در سکوت و آرامش زندگی کرده بودند، در میان شعلهها و جادوهای نفرینشده جان دادند. بعضی از آنها حتی از مدیتیشن بیرون نیامدند—چشم باز نکردند، فکر کردند این فقط یک توهم است. و همانجا، روی بالشهای ابریشمیشان، کشته شدند.
اما مرگ پایان نبود. من با چشمان خودم دیدم… آنها برگشتند. دوباره برخاستند، اما دیگر خودشان نبودند. به خدمت خدای مرگ درآمدند. من، تنها من، زنده ماندم. با چند کتیبهٔ مقدس از تعلیمات Turstarkuri فرار کردم و سوگند خوردم—به خون و خاکستر صومعه، به روح تمام آنهایی که از دست دادم—که جادو را از این دنیا پاک کنم.
جادو زندگیشان را گرفت. حالا من زندگیام را وقف نابودی جادو کردهام.
هر جادوگر دشمن من است. هر جادو، زخمی در زمین.
اگر فرصتی بیابم تا تمام نیروی درونم را آزاد کنم، هیچکس جلودارم نخواهد بود. با هر ضربه، مانای دشمن را از وجودش بیرون میکشم. اگر در کمینم بنشینند، از تاریکی بهسرعت عبور میکنم و پیش از آنکه حتی طلسمی بخوانند، کارشان تمام است.
من Anti-Mage هستم.
آخرین بازماندهٔ Turstarkuri.
و تا زمانی که نفس میکشم، جادو در این دنیا آرامش نخواهد داشت.
درباره هیرو :
با ضربههایی که مانای دشمنان را میسوزاند، آنان را تضعیف میکند.
اگر Anti-Mage فرصتی برای گردآوری تمام قدرتش پیدا کند، کمتر کسی توان متوقف کردن یورشهای او را دارد.
با هر حمله مانا میدزدد، و با تلپورتهای کوتاه، از هر کمینی میگریزد.
برای هر کسی که قصد گیر انداختنش را دارد فقط یک حقیقت باقی میماند:
دنبال کردن Anti-Mage یعنی تعقیب سایهها.
























































