Over the field of battle, the smell of blood rises like a promise
“بر فراز میدان نبرد، بوی خون همچون یک وعده برمیخیزد.”
داستان هیرو :
من Strygwyr هستم… سگِ مقدس Flayed Twins.
از قلههای مهگرفتهٔ Xhacatocatl پایین فرستاده شدم، با یک مأموریت واحد: خون. همیشه خون.
Twins سیریناپذیرن. اگه کشیشهای فلاتهای بالا اونها رو آرام نکنن، تو یک چشم به هم زدن تمام مردم امپراتوری رو میبلعن. پس این کار به من سپرده شد. من باید بجنگم… باید بکشم… باید زمین رو با خون تازه سیراب کنم تا خشم اونها فروکش کنه.

آموزش هیرو Bloodseeker
هر باری که رگی رو میبُرم و قطرهای خون اون دشمن روی زمین میریزه، قدرتش فوراً از طریق نشانههای مقدس روی زره و سلاحهام به Twins میرسه. سالها این راه رو رفتم… تا جایی که خودم تبدیل شدم به تجسم یک سگ شکاری وحشی. در میدان نبرد، مثل شغالی گرسنه روی دشمن میپرم و تا لحظهٔ آخر رهاش نمیکنم.
میگن وقتی در اوج خونخواریام ماسکم رو نگاه کنی، گاهی میتونی چهرهٔ خود Flayers رو ببینی… انگار خودشون لحظهای کنترل بدن من رو به دست میگیرن.
من Strygwyr هستم. من Bloodseekerم.
و دنیا تا وقتی که Twins سیر نشن، از دست من در امان نیست.
درباره هیرو :
دشمنان کمجان را با سرعت بیشتر تعقیب میکند.
Bloodseeker همیشه دشمنانش را وادار به انتخابهای سخت میکند. او با جاری کردن آیینی مرگبار در منطقهای وسیع، حریفان را مجبور به عقبنشینی میکند؛ و اولتیمیتِ هولناک او فقط یک خواسته دارد: بیحرکت بمان… یا بمیر. 🩸⚔️



































































