Purer than flesh, stronger than bone, imperishable is the essence of the wraith خالص تر از گوشت، قوی تر از استخوان، فاسد ناپذیر، جوهر خشم است..
داستان هیرو :
منم Ostarion، پادشاه استخوانها… همان که مرگ را به زانو درآورد و از دل ویرانیها برای خویش سلطنتی جاودان ساخت.
سالها—نه، قرنها—قلمرویم را از تودهی دشمنان شکستخوردهام بنا کردم. هر برج، هر دیوار، از استخوان کسانی است که در برابر من ایستادند. من میخواستم با ساختن، مرگ را فراموش کنم… باور داشتم تا زمانی که کاخ استخوانیام برافراشته بماند، خود نیز فناناپذیر خواهم بود. چه خیال خامی.

آموزش هیرو Wraith King
با گذر زمان فهمیدم: حتی استخوان هم میپوسد.
گوشت را از همان آغاز نفی کرده بودم؛ چیزی ضعیف، فریبنده و ناپایدار. پس به دنبال چیزی برتر گشتم—جوهر روح، Wraith Energy… انرژی خالصی که از جانهای سیاه و دردمند، در لحظهی مرگ آزاد میشود. دریافتم اگر خود را با Wraith Essence بیامیزم، میتوانم بدنی بسازم که چون غرورم جاودانه باشد.
در شبی که هزار سال در انتظارش بودم، شبی که بعدها Wraith-Night نام گرفت، فرمان دادم که لشکریانم جانها را درو کنند تا تاج جاودانگیام را برافروزند.
هیچکس نمیداند چند هزار تن در آن شب قربانی شدند. تنها یک چیز روشن است: از خون و استخوان آنان، من برخاستم—نه دیگر Ostarion، پادشاه انسانها، بلکه Wraith King، پادشاهی که مرگ نیز در برابرش سر تعظیم فرود آورد.
اکنون دیگر بر تخت نورانیام نمینشینم. شمشیر در دست، در جهان میگردم و وفاداری میطلبم… وفاداریای که حتی پس از مرگ نیز پایان ندارد.
زیرا آنان که با من میجنگند، در زندگی میمیرند… و در مرگ، مرا خدمت میکنند. 💀👑⚔️
درباره هیرو :
میتواند بلافاصله پس از مرگ، دوباره زنده شود. 💀♻️
بدون ذرهای ترس، پادشاه ارواح با گامهایی سنگین به سوی دشمنانش پیش میرود. 👑⚔️
با ضربهای سهمگین، آنان را در جا میخکوب میکند و با تیغ مرگبارش تا تسلیم کامل میبرد.
اما حتی اگر دشمنانش لحظهای بر او چیره شوند، مرگ پایان کار او نیست — قدرت باززایندهی جاودانهاش، او را دوباره از دل مرگ برمیخیزاند تا شمشیرش را برای انتقام بار دیگر فرود آورد.







































































